خوش آمدید

شاید باور نکنید که در آغازکار، یک سال طول کشید تا اجازه یافتم که بطور زنده جلوی میکروفن صحبت کنم .
حرف زدن پشت میکروفن رادیو شاید بنظرتان ساده بیاید ولی نیاز به آموزش های خاصی دارد که یاد گیری آن یک سال تمام طول کشید . با مزه ترین این آموزش ها نفس کشیدن هنگام حرف زدن یا تاکید صحیح وبجا روی برخی ازکلمات بود .
یادش بخیر ، آموزش نفس کشیدن پشت میکروفن ده جلسه طول کشید وهرجلسه 50 مارک برایم آب خورد. قدر نفسی را که مجانی می کشید بدانید!

سال 1386 از رادیوی محلی بن به رادیوی دولتی وسراسریWDR راه یافتم و از آن پس با اکثر رادیوهای معتبر ومعروف آلمان همکاری کرده ام و می کنم .

بگذارید بی مقدمه بگویم خوشحالم که از سایت من بازدید می کنید . اگر بار اولی است که به این سایت سرزده اید ناچارم خودم را معرفی کنم و توضیح بدهم که من کارژورنالیستی ام را چگونه آغاز کرده ام . اگرباردوم وسومتان است چون ممکن است فراموش کرده باشید باز هم همان داستان را برایتان تعریف می کنم . لابد می پرسید اگر باردهم و یازدهمم باشد چی ؟ اشکالی ندارد ، بازهم برایتان تعریف می کنم ! اگرهم دفعه ….بابا اصلا هوس کرده ام دوباره تعریف کنم . چکاردارید، تقصیر خودتان است که به سایت من سرزده اید!
من سال 1376 ( 1997) بطور رسمی کار خبرنگاری وگویندگی را دررادیوی محلی بن آغاز کردم و کم کم کارم رابه رادیوهای مختلف درسراسر آلمان گسترش دادم.


سابقه کار

رادیو

از سال 1376 بعنوان خبرنگار وگوینده با رادیو های معتبر آلمان کار می کنم . برای من کار در رادیو بهترین شغل دنیاست وحتی از ریاست جمهوری آمریکا هم بهتراست! کاریست متنوع که هرروزش با روز قبل فرق می کند ولذت های خاص خودش را دارد .

انسان با افراد گوناگون ، شخصیت های برجسته و سرنوشت های مختلف آشنا می شود و جالب تر از همه این است که در رادیو صدا مهم است. کسی کاری ندارد که تو ریشت را اصلاح کرده ای یا نه؟ و رنگ کراوتت به رنگ کت وشلوارت می خورد یانه؟

تلویزیون

من بعنوان گزارشگر با تلویزیون های مختلفی کارکرده ام و می کنم . سوژه های مورد علاقه ام ورزش ، اجتماعی و هنری ومسائل شیرین وطنز است.  برایم جذاب وجالب  است که یک موضوع پیچیده یا سنگین را در چند دقیقه برای میلیون ها تماشاچی روشن کنم . وقتی با کسی مصاحبه می کنم واو سفره دلش را برایم بازمی کند، از اینکه توانسته ام اعتماد اورا جلب کنم ، احساس لذت و خوشحالی می کنم. در زبان عامیانه به این میگن عشق به کار.

دلخوشی ها و سرگرمی های من

 من از11 سالگی به موسیقی سنتی علاقه مند شدم و سنتور می زنم . قبل از شروع کار جدی وموظف در رادیو کنسرت های مختلفی درکشورهای اروپائی و همراه با هنرمندان سرشناس برگزار کرده ام .

تا یادم نرفته بگویم که چند سالی است عجیب به دوی ماراتن معتاد شده ام و بارها درمسابقات دوی 42 کیلومترشرکت کرده ام .